Речник
нинорск – Глаголи Упражнение

قبول کردن
بعضی از مردم نمیخواهند حقیقت را قبول کنند.

گرفتن
او چند هدیه گرفت.

دادن
پدر میخواهد به پسرش پول اضافی بدهد.

آموزش دادن
او به فرزندش شنا زدن را آموزش میدهد.

تغییر کردن
چراغ به سبز تغییر کرد.

گوش دادن
او دوست دارد به شکم همسر حاملهاش گوش دهد.

علاقه داشتن
فرزند ما به موسیقی بسیار علاقه دارد.

فعال کردن
دود، زنگار را فعال کرد.

گزارش دادن
او اسکندال را به دوستش گزارش داد.

منقرض شدن
بسیاری از حیوانات امروز منقرض شدهاند.

دوست داشتن
او واقعاً اسبش را دوست دارد.
