Vocabulario
inglés (UK) – Ejercicio de verbos

کار کردن
قرصهای شما هنوز کار میکنند؟

تولید کردن
میتوان با رباتها ارزانتر تولید کرد.

برداشتن
او چیزی را از روی زمین میبرد.

بهبود بخشیدن
او میخواهد به فیگور خود بهبود ببخشد.

کم کار کردن
ساعت چند دقیقه کم کار میکند.

آوردن
سگ توپ را از آب میآورد.

خوردن
من سیب را خوردهام.

موفق شدن
اینبار موفق نشد.

ذخیره کردن
دختر در حال ذخیره کردن پول جیبی خود است.

تحویل دادن
او پیتزا به خانهها تحویل میدهد.

توجه کردن
باید به علایم راهنمایی ترافیک توجه کرد.
