کتاب لغت

fa ‫اعداد‬   »   am ቁጥሮች

‫7 [هفت]‬

‫اعداد‬

‫اعداد‬

7 [ሰባት]

7 [ሰባት]

ቁጥሮች

k’ut’irochi

نحوه مشاهده ترجمه را انتخاب کنید:   
فارسی امهری بازی بیشتر
‫من می‌شمارم:‬ እኔ እቆጥራለው፦ እኔ እቆጥራለው፦ 1
inē i---------e-i:- inē ik’ot’iralewi:-
‫یک، دو، سه‬ አንድ፤ ሁለት ፤ሶስት አንድ፤ ሁለት ፤ሶስት 1
ān--i; hu-e------s--i ānidi; huleti ;sositi
‫من تا سه می‌شمارم.‬ እስከ ሶስት ቆጠርኩ። እስከ ሶስት ቆጠርኩ። 1
i---- s--it----ot’erik-. isike sositi k’ot’eriku.
‫من بیشتر می‌شمارم:‬ እኔ ተጨማሪ እቆጥራለው፦ እኔ ተጨማሪ እቆጥራለው፦ 1
i-ē t--h’emarī-ik’----r------- inē tech’emarī ik’ot’iralewi:-
‫چهار، پنج، شش،‬ አራት ፤ አምስት ፤ ስድስት አራት ፤ አምስት ፤ ስድስት 1
ā-a-- - ā--s--- ;----i-iti ārati ; āmisiti ; sidisiti
‫هفت، هشت، نه،‬ ሰባት ፤ ስምንት ፤ ዘጠኝ ሰባት ፤ ስምንት ፤ ዘጠኝ 1
s-bati-; s-min----------e--i sebati ; siminiti ; zet’enyi
‫من می‌شمارم.‬ እኔ እቆጥራለው። እኔ እቆጥራለው። 1
in- ik’-t’iralewi. inē ik’ot’iralewi.
‫تو می‌شماری.‬ አንተ/ቺ ትቆጥራለህ/ሪያለሽ። አንተ/ቺ ትቆጥራለህ/ሪያለሽ። 1
ān---/-hī -----t’-r-lehi/--ya--s--. ānite/chī tik’ot’iralehi/rīyaleshi.
‫او (مرد) می‌شمارد.‬ እሱ ይቆጥራል። እሱ ይቆጥራል። 1
i-- yik’-t’i----. isu yik’ot’irali.
‫یک، اول.‬ አንድ – አንደኛ አንድ – አንደኛ 1
ān----– --id-nya ānidi – ānidenya
‫دو، دوم.‬ ሁለት – ሁለተኛ ሁለት – ሁለተኛ 1
h--e-i-– h-le-enya huleti – huletenya
‫سه، سوم.‬ ሶስት – ሶስተኛ ሶስት – ሶስተኛ 1
sos--i----o--tenya sositi – sositenya
‫چهار، چهارم.‬ አራት – አራተኛ አራት – አራተኛ 1
ā------ --a-enya ārati – āratenya
‫پنج، پنجم.‬ አምስት – አምስተኛ አምስት – አምስተኛ 1
ām----i-- āmi--t--ya āmisiti – āmisitenya
‫شش، ششم.‬ ስድስት – ስድስተኛ ስድስት – ስድስተኛ 1
sidisiti-- -id--itenya sidisiti – sidisitenya
‫هفت، هفتم.‬ ስባት – ስባተኛ ስባት – ስባተኛ 1
sib-t- –--i-a----a sibati – sibatenya
‫هشت، هشتم.‬ ስምንት – ስምንተኛ ስምንት – ስምንተኛ 1
s----i---– si-i-i----a siminiti – siminitenya
‫نه، نهم.‬ ዘጠኝ – ዘጠነኛ ዘጠኝ – ዘጠነኛ 1
z-t’-ny- --zet’en--ya zet’enyi – zet’enenya

‫تفکر و زبان‬

‫تفکر ما به زبان ما بستگی دارد.‬ ‫وقتی که فکر می کنیم، با خود "صحبت" می کنیم.‬ ‫بنابراین زبان ما بر نحوه نگاه ما به پدیده ها تأثیر می گذارد. ‬ ‫اما آیا می توانیم با وجود زبان های مختلف یکسان فکر کنیم.‬ ‫یا این که ما به این علّت که متفاوت صحبت می کنیم، متفاوت هم فکر می کنیم؟‬ ‫همه مردم دارای واژگان خاص خود هستند.‬ ‫در برخی از زبانها کلمات خاصی وجود ندارد.‬ ‫بعضی از مردم بین سبز و آبی تمیز قائل نمی شوند.‬ ‫آنها از یک کلمه برای هر دو رنگ استفاده می کنند.‬ ‫و برای آنها شناسائی رنگ ها از این هم مشکل تر است.‬ ‫آنها نمی توانند پرده های رنگ را از رنگ های مخلوط تشخیص دهند.‬ ‫آنها در توصیف رنگ ها مشکل دارند.‬ ‫زبان های دیگر فقط چند کلمه برای اعداد دارند.‬ ‫اهل این زبان ها نمی توانند به خوبی اعداد را بشمارند.‬ ‫زبان هائی هم وجود دارند که چپ و راست را نمی شناسد.‬ ‫در اینجا مردم از شمال و جنوب، شرق و غرب سخن می گویند.‬ ‫آنها جهت های جغرافیایی را بسیار خوب می شناسند.‬ ‫امّا آنها معنی راست و چپ را نمی دانند.‬ ‫البته، نه تنها زبان ما بر فکر ما تاثیر می گذارد.‬ ‫محیط زیست ما و زندگی روزمره نیز افکار ما را شکل می دهند.‬ ‫پس زبان مادری چه نقشی را بازی می کند؟‬ ‫آیا محدودیتی برای افکار ما ایجاد می کند؟‬ ‫و یا اینکه ما فقط کلماتی برای آنچه فکر می کنیم، داریم؟‬ ‫علت، و معلول کدامند؟‬ ‫همه این پرسش ها بی پاسخ مانده اند.‬ ‫آنها فکر محقّقان و زبان شناسان را به خود مشغول کرده اند.‬ ‫اما این موضوع برهمه ما تأثیر می گزارد ...‬ ‫شخصیّت شما در کلام شماست؟‬