کتاب لغت

fa ‫ورزش‬   »   th กีฬา

‫49 [چهل و نه]‬

‫ورزش‬

‫ورزش‬

49 [สี่สิบเก้า]

sèe-sìp-gâo

กีฬา

gee-la

نحوه مشاهده ترجمه را انتخاب کنید:   
فارسی تايلندی بازی بیشتر
‫تمرین می‌کنی؟‬ คุณออกกำลังกายไหม? คุณออกกำลังกายไหม? 1
ge---a gee-la
‫بله، من باید تمرین داشته باشم.‬ ครับ / ค่ะ ผม / ดิฉัน ต้องออกกำลังกาย ครับ / ค่ะ ผม / ดิฉัน ต้องออกกำลังกาย 1
gee--a gee-la
‫من به باشگاه ورزشی می‌روم.‬ ผม / ดิฉัน เป็นสมาชิกของสปอร์ตคลับ ผม / ดิฉัน เป็นสมาชิกของสปอร์ตคลับ 1
koo---̀-k-ga--l----g-i-m--i koon-àwk-gam-lang-gai-mǎi
‫ما فوتبال بازی می‌کنیم.‬ เราเล่นฟุตบอล เราเล่นฟุตบอล 1
ko----̀wk-g-m---ng------ǎi koon-àwk-gam-lang-gai-mǎi
‫گاهی اوقات شنا می‌کنیم.‬ บางครั้งเราก็ว่ายน้ำ บางครั้งเราก็ว่ายน้ำ 1
ko-n--̀---ga---a---ga--m-̌i koon-àwk-gam-lang-gai-mǎi
‫یا اینکه دوچرخه سواری می‌کنیم.‬ หรือไม่ก็ขี่จักรยาน หรือไม่ก็ขี่จักรยาน 1
k-á--k---pǒm---̀--h----dhâwn---̀w---a----ng-g-i kráp-kâ-pǒm-dì-chǎn-dhâwng-àwk-gam-lang-gai
‫شهر ما یک استادیوم فوتبال دارد.‬ มีสนามแข่งฟุตบอลในเมืองของเรา มีสนามแข่งฟุตบอลในเมืองของเรา 1
k-----k-̂-pǒ--d-̀---a-n-d--̂wng------g-m------g-i kráp-kâ-pǒm-dì-chǎn-dhâwng-àwk-gam-lang-gai
‫یک استخر با سونا هم دارد.‬ แล้วก็มีสระว่ายน้ำกับเซาว์น่าด้วย แล้วก็มีสระว่ายน้ำกับเซาว์น่าด้วย 1
kra-----̂--o--------h-̌n-d--̂w-----w--ga--la---gai kráp-kâ-pǒm-dì-chǎn-dhâwng-àwk-gam-lang-gai
‫و یک زمین گلف هم اینجا هست.‬ และมีสนามกอล์ฟ และมีสนามกอล์ฟ 1
pǒ--di---------h---s-̀-m--ch-----ǎ--g-s-̀p----t-k-áp pǒm-dì-chǎn-bhen-sà-ma-chík-kǎwng-sòp-àwt-kláp
‫تلویزیون چه برنامه ای دارد؟‬ ในทีวีมีอะไรดูบ้าง? ในทีวีมีอะไรดูบ้าง? 1
p-----ì-c-a-n------sa---a--h--k---̌w-g--o-p----t-k---p pǒm-dì-chǎn-bhen-sà-ma-chík-kǎwng-sòp-àwt-kláp
‫الان یک بازی فوتبال در حال پخش است.‬ กำลังมีการแข่งฟุตบอลในตอนนี้ กำลังมีการแข่งฟุตบอลในตอนนี้ 1
pǒm---̀---ǎ--b-en--a--m--c-i-k-kǎwn--so-p-a--t-kl--p pǒm-dì-chǎn-bhen-sà-ma-chík-kǎwng-sòp-àwt-kláp
‫تیم آلمان در مقابل تیم انگلیس بازی می‌کند.‬ ทีมเยอรมันแข่งกับทีมอังกฤษอยู่ ทีมเยอรมันแข่งกับทีมอังกฤษอยู่ 1
r-o-l--n-fó-t---wn rao-lên-fóot-bawn
‫کی برنده می‌شود؟‬ ใครกำลังนำ? ใครกำลังนำ? 1
ra--le-n-fo----b--n rao-lên-fóot-bawn
‫نمی‌دانم.‬ ผม / ดิฉัน ไม่ทราบ ครับ / ค่ะ ผม / ดิฉัน ไม่ทราบ ครับ / ค่ะ 1
rao--ê--fo-ot----n rao-lên-fóot-bawn
‫فعلا بازی مساویست.‬ ตอนนี้เสมอกันอยู่ ตอนนี้เสมอกันอยู่ 1
b-ng-k---n--ra--ga---wâi---́m bang-kráng-rao-gâw-wâi-nám
‫داور اهل بلژیک است.‬ ผู้ตัดสินมาจากเบลเยี่ยม ผู้ตัดสินมาจากเบลเยี่ยม 1
ban--k------ra---â--w--i--ám bang-kráng-rao-gâw-wâi-nám
‫الان پنالتی شد.‬ ตอนนี้กำลังยิงลูกโทษ ตอนนี้กำลังยิงลูกโทษ 1
ba---kr-----ra-----w-wa-i--ám bang-kráng-rao-gâw-wâi-nám
‫گل! یک بر هیچ.‬ เข้าประตูแล้ว! หนึ่งต่อศูนย์ เข้าประตูแล้ว! หนึ่งต่อศูนย์ 1
rěu-ma-i--a---k-̀---àk-r-́-yan rěu-mâi-gâw-kèe-jàk-rá-yan

‫تنها کلمات با صلابت باقی می مانند!‬

‫کلماتی که به ندرت از آنها استفاده می شود، بیشتر از کلماتی که مکرّر به کار می روند، تغییر می کنند.‬ ‫این امر می تواند با توجه به قوانین تکامل باشد.‬ ‫ژن های مشترک در طول زمان کمتر تغییر می کنند.‬ ‫شکل آنها با ثبات تر است.‬ ‫این موضوع ظاهرا در مورد کلمات هم صادق است!‬ ‫در این رابطه افعّال انگلیسی مورد بررسی قرار گرفتند.‬ ‫در این تحقیق، اشکال فعلی افعّال با اشکال قدیمی آنها مقایسه شد.‬ ‫در انگلیسی، ده تا از رایج ترین افعّال بی قاعده هستند.‬ ‫اکثر افعّال دیگر با قاعده هستند.‬ ‫امّا در قرون وسطی، بسیاری از افعّال بی قاعده بودند.‬ ‫افعّال بی قاعده ای که به ندرت مورد استفاده قرار گرفته بودند، به فعل با قاعده تبدیل شدند.‬ ‫در عرض 300 سال، تقریبا هیچگونه فعل بی قاعده ای در انگلیسی باقی نخواهد ماند.‬ ‫مطالعات دیگری نشان می دهند که زبان ها هم مانند ژن ها انتخاب شده اند.‬ ‫محقّقان کلمات رایج زبان های مختلف را با همدیگر مقایسه کرده اند.‬ ‫در این تحقیق، آنها کلمات مشابه هم معنی را انتخاب کردند.‬ ‫نمونه ای از این واژه ها: water، Wasser، vatten هستند.‬ ‫این کلمات دارای یک ریشه هستند و در نتیجه شبیه به یکدیگرند.‬ ‫چون استفاده از این کلمات ضروری هستند، از آنها مکرّر در همه زبان ها استفاده می شود.‬ ‫به این ترتیب، آنها قادر به حفظ شکل خود بوده اند- و امروز به صورت مشابه وجود دارند.‬ ‫لغاتی که استفاده از آنها ضرورت کمتری دارند بسیار سریعتر تغییر می کنند.‬ ‫و در عوض، کلمه دیگری جایگزین آن شده است.‬ ‫لغاتی که در زبان های مختلف به ندرت مورد استفاده قرار می گیرند را می توان به این طریق تشخیص داد.‬ ‫چرا تغییر در کلماتی که به ندرت از آنها استفاده می شود همچنان نامشخص است.‬ ‫این امکان وجود دارد که آنها اغلب در جای خود مورد استفاده قرار نگرفته اند، و یا درست تلفّظ نشده اند.‬ ‫به این دلیل که گویندگان با آنها آشنا نیستند.‬ ‫شاید هم به این دلیل باشد که کلمات باید همیشه شکل خود را حفظ کنند.‬ ‫زیرا تنها در این صورت می توانند به درستی درک شوند.‬ ‫و واژه ها برای این که معنای آن درک شود وجود دارند ...‬