کتاب لغت

fa ‫اعداد ترتیبی‬   »   he ‫מספרים סודרים‬

‫61 [شصت و یک]‬

‫اعداد ترتیبی‬

‫اعداد ترتیبی‬

‫61 [שישים ואחת]‬

61 [shishim w'axat]

‫מספרים סודרים‬

misparim sodrim

نحوه مشاهده ترجمه را انتخاب کنید:   
فارسی عبری بازی بیشتر
‫اولین ماه ژانویه است.‬ ‫החודש הראשון הוא ינואר.‬ ‫החודש הראשון הוא ינואר.‬ 1
m--p-rim --d--m misparim sodrim
‫دومین ماه فوریه است.‬ ‫החודש השני הוא פברואר.‬ ‫החודש השני הוא פברואר.‬ 1
m--p--i- -od-im misparim sodrim
‫سومین ماه مارس است.‬ ‫החודש השלישי הוא מרץ.‬ ‫החודש השלישי הוא מרץ.‬ 1
h------h h--i's--n--- -anu'ar. haxodesh hari'shon hu yanu'ar.
‫چهارمین ماه آوریل است.‬ ‫החודש הרביעי הוא אפריל.‬ ‫החודש הרביעי הוא אפריל.‬ 1
h-x-d-s- -as--ni--- f-b-u'--. haxodesh hasheni hu febru'ar.
‫پنجمین ماه می‌است.‬ ‫החודש החמישי הוא מאי.‬ ‫החודש החמישי הוא מאי.‬ 1
ha-o---h hashli--i--- ---ts. haxodesh hashlishi hu merts.
‫ششمین ماه ژوئن است.‬ ‫החודש השישי הוא יוני.‬ ‫החודש השישי הוא יוני.‬ 1
h-----sh -as-l---i-hu --rt-. haxodesh hashlishi hu merts.
‫هر ‫شش ماه، نیم سال است‬ ‫ששה חודשים הם חצי שנה.‬ ‫ששה חודשים הם חצי שנה.‬ 1
h-xo--sh--a-hli-hi -u-me-t-. haxodesh hashlishi hu merts.
‫ژانویه، فوریه، مارس،‬ ‫ינואר, פברואר, מרץ, ‫ינואר, פברואר, מרץ, 1
ha---e-- -arvi--------ri-. haxodesh harvi'i hu april.
‫آوریل، می، ژوئن.‬ ‫אפריל, מאי ויוני.‬ ‫אפריל, מאי ויוני.‬ 1
ha--d--h hax-m---- -u-ma--. haxodesh haxamissi hu ma'y.
‫ماه هفتم ژوئیه است.‬ ‫החודש השביעי הוא יולי.‬ ‫החודש השביעי הוא יולי.‬ 1
haxod--h -ash-s-i h---u--. haxodesh hashishi hu yuni.
‫ماه هشتم آگوست است.‬ ‫החודש השמיני הוא אוגוסט.‬ ‫החודש השמיני הוא אוגוסט.‬ 1
h-xod-sh h----s-i--u-yun-. haxodesh hashishi hu yuni.
‫ماه نهم سپتامبر است.‬ ‫החודש התשיעי הוא ספטמבר.‬ ‫החודש התשיעי הוא ספטמבר.‬ 1
h-xod-s- h-sh-sh--hu ---i. haxodesh hashishi hu yuni.
‫ماه دهم اکتبر است.‬ ‫החודש העשירי הוא אוקטובר.‬ ‫החודש העשירי הוא אוקטובר.‬ 1
shi-h------a---m---- xats- s--n--. shishah xodashim hem xatsi shanah.
‫ماه یازدهم نوامبر است.‬ ‫החודש האחד עשר הוא נובמבר.‬ ‫החודש האחד עשר הוא נובמבר.‬ 1
sh--h----o-a-h-----m x--s------a-. shishah xodashim hem xatsi shanah.
‫ماه دوازدهم دسامبر است.‬ ‫החודש השנים עשר הוא דצמבר.‬ ‫החודש השנים עשר הוא דצמבר.‬ 1
s-i-h---xo-as-i--h-m x--si s-----. shishah xodashim hem xatsi shanah.
‫هر ‫دوازده ماه، یک سال است.‬ ‫שנים עשר חודשים הם שנה אחת.‬ ‫שנים עשר חודשים הם שנה אחת.‬ 1
yan-a-,-februa-- ---t-, yanuar, februar, merts,
‫ژوئیه، آگوست، سپتامبر،‬ ‫יולי, אוגוסט, ספטמבר, ‫יולי, אוגוסט, ספטמבר, 1
a-ril, ma'--w'y--i. april, ma'y w'yuni.
‫اکتبر، نوامبر، دسامبر.‬ ‫אוקטובר, נובמבר ודצמבר.‬ ‫אוקטובר, נובמבר ודצמבר.‬ 1
ha---e-h -a-h--'- h- ----. haxodesh hashvi'i hu yuli.

‫زبان مادری همیشه مهم ترین زبان است‬

‫زبان مادری اولّین زبانی است که ما می آموزیم.‬ ‫این حادثه به طور خودکار و بدون آن که متوجّه شویم اتفاق می افتد.‬ ‫اکثر مردم فقط یک زبان مادری دارند.‬ ‫سایر زبان های دیگر به عنوان زبان خارجی تلقّی می شوند.‬ ‫البته افرادی هم وجود دارند که با چند زبان بزرگ شده اند.‬ ‫در عین حال، آنها معمولا به این زبان در سطوح مختلف با تسلّط صحبت می کنند.‬ ‫اغلب، از زبان به صورت های مختلف استفاده می شود.‬ ‫برای نمونه، از یک زبان در محل کار استفاده می شود.‬ ‫زبان دیگر در منزل مورد استفاده قرار می گیرد.‬ ‫کیفیّت مکالمه ما به یک زبان، بستگی به عوامل متعدّدی دارد.‬ ‫هنگامی که زبان را در خردسالی می آموزیم، معمولا آن را به خوبی یاد می می گیریم.‬ ‫مرکز گفتار ما در این دوره از زندگی مؤثر عمل می کند.‬ ‫تعداد دفعاتی که به یک زبان صحبت می کنیم نیز مهم است.‬ ‫هرچه بیشتر از آن استفاده کنیم، بهتر به آن زبان صحبت می کنیم.‬ ‫اما محقّقان بر این باورند که یک فرد هیچگاه نمی تواند دو زبان را به یک اندازه خوب صحبت کند.‬ ‫همیشه یک زبان از اهمیّت بیشتری برخوردار است.‬ ‫تجربیات انجام شده ظاهرا این فرضیه را تأیید می کنند.‬ ‫افراد مختلفی در یک مطالعه مورد آزمایش قرار گرفتند.‬ ‫نیمی از این افراد با تسلّط به دو زبان صحبت می کردند.‬ ‫چینی به عنوان زبان مادری و انگلیسی به عنوان زبان دوم .‬ ‫نصف دیگر افراد تنها به زبان انگلیسی به عنوان زبان مادری خود صحبت می کردند.‬ ‫این افراد می بایست ترجمه ساده ای را به زبان انگلیسی انجام دهند.‬ ‫فعّالیت مغزی این افراد وقتی در حال انجام این کار بودند، اندازه گیری شد.‬ ‫و در مغز این افراد تفاوت هائی دیده شد.‬ ‫در افراد چند زبانه، یک منطقه از مغز بخصوص فعّال بود.‬ ‫از سوی دیگر، در این منطقه مغز افراد تک زبانه، هیچ فعّالیتی مشاهده نشد.‬ ‫هر دو گروه کارها را با یک سرعت و کیفیّت انجام دادند.‬ ‫با وجود این، چینی ها تمام کلمات را به زبان مادری خود ترجمه کردند...‬