لغت
انگلیسی (US) – تمرین قید

حداقل
حداقل آرایشگاه خیلی هزینه نکرد.

غالباً
ما باید غالباً یکدیگر را ببینیم!

شب
ماه در شب میتابد.

هیچجا
این ردپاها به هیچجا منتهی نمیشوند.

دیروز
دیروز باران سنگینی آمد.

به
آنها به آب پریدند.

داخل
دو نفر داخل میآیند.

فردا
هیچکس نمیداند فردا چه خواهد شد.

تازه
او تازه بیدار شده است.

پایین
او پایین به دره پرواز میکند.

خیلی
کودک خیلی گرسنه است.
