لغت
انگلیسی (US) – تمرین قید

تقریباً
من تقریباً ضربه زدم!

باهم
این دو دوست دارند باهم بازی کنند.

تازه
او تازه بیدار شده است.

هر وقت
شما میتوانید هر وقت به ما زنگ بزنید.

بالا
او دارد به سمت کوه بالا میرود.

بیرون
او از آب بیرون میآید.

چرا
کودکان میخواهند بدانند چرا همه چیز به این شکل است.

اول
امنیت اولویت دارد.

پایین
او پایین به دره پرواز میکند.

فقط
فقط یک مرد روی نیمکت نشسته است.

دوباره
آنها دوباره ملاقات کردند.
