لغت
اندونزيايی – تمرین قید

به
آنها به آب پریدند.

باهم
ما باهم در یک گروه کوچک میآموزیم.

همیشه
اینجا همیشه یک دریاچه بوده است.

دور
او شکار را دور میبرد.

اغلب
تورنادوها اغلب دیده نمیشوند.

چرا
کودکان میخواهند بدانند چرا همه چیز به این شکل است.

تقریباً
مخزن تقریباً خالی است.

پایین
آنها به من پایین نگاه میکنند.
