لغت
زبان کرهای – تمرین قید

فردا
هیچکس نمیداند فردا چه خواهد شد.

شاید
او شاید دوست داشته باشد در یک کشور متفاوت زندگی کند.

اغلب
تورنادوها اغلب دیده نمیشوند.

تمام روز
مادر باید تمام روز کار کند.

تا به حال
آیا تا به حال تمام پولهایتان را در سهام از دست دادهاید؟

کاملاً
او کاملاً لاغر است.

تقریباً
من تقریباً ضربه زدم!

درست
این کلمه به درستی املاء نشده است.

هرگز
هرگز با کفش به رختخواب نرو!

پایین
آنها به من پایین نگاه میکنند.

حداقل
حداقل آرایشگاه خیلی هزینه نکرد.
