لغت
زبان مقدونی – تمرین قید

در
آیا او میخواهد وارد شود یا خارج شود؟

پیش
او پیشتر از الان چاقتر بود.

در نهایت
در نهایت، تقریباً هیچ چیزی باقی نمیماند.

صبح
من صبح در کار زیادی استرس دارم.

آنجا
هدف آنجا است.

پیش از این
او پیش از این خوابیده است.

اغلب
تورنادوها اغلب دیده نمیشوند.

چرا
کودکان میخواهند بدانند چرا همه چیز به این شکل است.

حداقل
حداقل آرایشگاه خیلی هزینه نکرد.

تنها
من تنها شب را لذت میبرم.

صبح
من باید صبح زود بیدار شوم.
