لغت
پرتغالی (PT) – تمرین قید

اغلب
تورنادوها اغلب دیده نمیشوند.

آنجا
هدف آنجا است.

تنها
من تنها شب را لذت میبرم.

تقریباً
من تقریباً ضربه زدم!

بیشتر
کودکان بزرگتر پول جیب بیشتری دریافت میکنند.

اما
خانه کوچک است اما رمانتیک.

تمام روز
مادر باید تمام روز کار کند.

فردا
هیچکس نمیداند فردا چه خواهد شد.

از طریق
او میخواهد با اسکوتر خیابان را عبور کند.

باهم
ما باهم در یک گروه کوچک میآموزیم.
