لغت
یادگیری افعال – بوسنیایی

osjećati
Ona osjeća bebu u svom trbuhu.
احساس کردن
او نوزاد در شکم خود را احساس میکند.

zvučati
Njen glas zvuči fantastično.
صدا دادن
صدای او فوقالعاده است.

znati
Djeca su vrlo znatiželjna i već puno znaju.
دانستن
بچهها خیلی کنجکاو هستند و الان زیاد میدانند.

otići
Naši praznički gosti otišli su jučer.
رفتن
مهمانهای تعطیلات ما دیروز رفتند.

dogoditi se
Ovdje se dogodila nesreća.
اتفاق افتادن
یک تصادف در اینجا رخ داده است.

ograničiti
Treba li trgovinu ograničiti?
محدود کردن
آیا باید تجارت را محدود کرد؟

hodati
Ovuda se ne smije hodati.
قدم زدن
نباید از این مسیر قدم زد.

ulagati
U što bismo trebali ulagati svoj novac?
سرمایهگذاری کردن
ما باید پول خود را در کجا سرمایهگذاری کنیم؟

pokupiti
Moramo pokupiti sve jabuke.
جمع کردن
ما باید تمام سیبها را جمع کنیم.

štedjeti
Moja djeca su štedjela svoj vlastiti novac.
ذخیره کردن
بچههای من پول خودشان را ذخیره کردهاند.

smanjiti
Definitivno moram smanjiti troškove grijanja.
کاهش دادن
من قطعاً نیاز دارم هزینههای گرمایشی خود را کاهش دهم.
