لغت
یادگیری افعال – بوسنیایی

učiti
Ona uči svoje dijete plivati.
آموزش دادن
او به فرزندش شنا زدن را آموزش میدهد.

zaručiti se
Tajno su se zaručili!
نامزد شدن
آنها به طور مخفی نامزد شدهاند!

potrošiti
Ona je potrošila sav svoj novac.
خرج کردن
او همه پول خود را خرج کرد.

nositi
Magarac nosi teški teret.
حمل کردن
خر از یک بار سنگین حمل میکند.

pomoći
Vatrogasci su brzo pomogli.
کمک کردن
آتشنشانان سریعاً کمک کردند.

zvati
Ona može zvati samo tokom pauze za ručak.
زنگ زدن
او فقط در وقت ناهار میتواند زنگ بزند.

prati suđe
Ne volim prati suđe.
ظرف شستن
من دوست ندارم ظرفها را بشویم.

odabrati
Teško je odabrati pravog.
انتخاب کردن
انتخاب کردن آن یکی درست سخت است.

razgovarati
S njim bi trebao netko razgovarati; tako je usamljen.
با کسی حرف زدن
کسی باید با او حرف بزند؛ او خیلی تنها است.

izvući
Utikač je izvučen!
بیرون کشیدن
پریز بیرون کشیده شده!

ponoviti godinu
Student je ponovio godinu.
سال تکراری گرفتن
دانشآموز یک سال تکراری گرفته است.
