لغت

یادگیری افعال – انگلیسی (US)

cms/verbs-webp/90539620.webp
pass
Time sometimes passes slowly.
گذشتن
گاهی وقت‌ها زمان به آرامی می‌گذرد.
cms/verbs-webp/64922888.webp
guide
This device guides us the way.
راهنمایی کردن
این دستگاه ما را راهنمایی می‌کند.
cms/verbs-webp/117311654.webp
carry
They carry their children on their backs.
حمل کردن
آنها فرزندان خود را روی پشت‌شان حمل می‌کنند.
cms/verbs-webp/91603141.webp
run away
Some kids run away from home.
فرار کردن
بعضی بچه‌ها از خانه فرار می‌کنند.
cms/verbs-webp/122479015.webp
cut to size
The fabric is being cut to size.
برش زدن به اندازه
پارچه به اندازه برش زده می‌شود.
cms/verbs-webp/68845435.webp
consume
This device measures how much we consume.
مصرف کردن
این دستگاه میزان مصرف ما را اندازه‌گیری می‌کند.
cms/verbs-webp/119404727.webp
do
You should have done that an hour ago!
انجام دادن
شما باید آن کار را یک ساعت پیش انجام می‌دادید!
cms/verbs-webp/32180347.webp
take apart
Our son takes everything apart!
باز کردن
پسرمان همه چیزها را باز می‌کند!
cms/verbs-webp/125116470.webp
trust
We all trust each other.
اعتماد کردن
ما همه به یکدیگر اعتماد داریم.
cms/verbs-webp/73880931.webp
clean
The worker is cleaning the window.
تمیز کردن
کارگر پنجره را تمیز می‌کند.
cms/verbs-webp/51119750.webp
find one’s way
I can find my way well in a labyrinth.
راه یافتن
من می‌توانم خوب در یک هزارتو مسیر بیابم.
cms/verbs-webp/115373990.webp
appear
A huge fish suddenly appeared in the water.
ظاهر شدن
ناگهان یک ماهی بزرگ در آب ظاهر شد.