لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (US)

take part
He is taking part in the race.
شرکت کردن
او در مسابقه شرکت میکند.

quit
He quit his job.
ترک کردن
او شغل خود را ترک کرد.

guess
You have to guess who I am!
حدس زدن
شما باید حدس بزنید که من کی هستم!

stop
You must stop at the red light.
توقف کردن
شما باید در چراغ قرمز توقف کنید.

decide
She can’t decide which shoes to wear.
تصمیم گرفتن
او نمیتواند تصمیم بگیرد که کدام کفش را بپوشد.

destroy
The files will be completely destroyed.
نابود کردن
فایلها کاملاً نابود خواهند شد.

live
They live in a shared apartment.
زندگی کردن
آنها در یک آپارتمان مشترک زندگی میکنند.

spread out
He spreads his arms wide.
پخش کردن
او بازوهایش را به گستره میپاشد.

strengthen
Gymnastics strengthens the muscles.
تقویت کردن
ورزش از نوع ژیمناستیک ماهیچهها را تقویت میکند.

update
Nowadays, you have to constantly update your knowledge.
بهروز کردن
امروزه باید دانش خود را بهطور مداوم بهروز کنید.

leave standing
Today many have to leave their cars standing.
ایستاده گذاشتن
امروز بسیاری مجبورند ماشینهای خود را ایستاده گذارند.
