لغت
یادگیری افعال – انگلیسی (UK)

prepare
They prepare a delicious meal.
آماده کردن
آنها یک وعده غذایی لذیذ آماده میکنند.

simplify
You have to simplify complicated things for children.
ساده کردن
شما باید چیزهای پیچیده را برای کودکان ساده کنید.

kick
Be careful, the horse can kick!
لگد زدن
مراقب باشید، اسب میتواند لگد بزند!

exit
Please exit at the next off-ramp.
خروج کردن
لطفاً در خروجی بعدی خارج شوید.

teach
She teaches her child to swim.
آموزش دادن
او به فرزندش شنا زدن را آموزش میدهد.

agree
The neighbors couldn’t agree on the color.
توافق کردن
همسایهها نتوانستند در مورد رنگ توافق کنند.

surpass
Whales surpass all animals in weight.
سبقت گرفتن
والها از همه حیوانات در وزن سبقت میگیرند.

check
He checks who lives there.
بررسی کردن
او بررسی میکند که چه کسی در آنجا زندگی میکند.

cancel
He unfortunately canceled the meeting.
لغو کردن
متأسفانه او جلسه را لغو کرد.

return
The father has returned from the war.
برگشتن
پدر از جنگ برگشته است.

clean
She cleans the kitchen.
تمیز کردن
او آشپزخانه را تمیز میکند.
