لغت
یادگیری افعال – اسپرانتو

legi
Mi ne povas legi sen okulvitroj.
خواندن
من بدون عینک نمیتوانم بخوانم.

atendi
Ŝi atendas la buson.
انتظار کشیدن
او در انتظار اتوبوس است.

suprentiri
La helikoptero suprentiras la du virojn.
بالا کشیدن
هلیکوپتر دو مرد را بالا میکشد.

bankroti
La firmao probable bankrotos baldaŭ.
ورشکست شدن
تجارت احتمالاً به زودی ورشکست میشود.

klare vidi
Mi povas klare vidi ĉion tra miaj novaj okulvitroj.
به خوبی دیدن
من با عینک جدیدم همه چیز را به خوبی میبینم.

senti
Li ofte sentas sin sola.
احساس کردن
او اغلب احساس تنهایی میکند.

testi
La aŭto estas testata en la laborestalejo.
آزمایش کردن
ماشین در کارگاه آزمایش میشود.

ekflugi
La aviadilo ekflugas.
برخاستن
هواپیما در حال برخاستن است.

elmanĝi
Mi elmanĝis la pomon.
خوردن
من سیب را خوردهام.

ŝati
Ŝi ŝatas ĉokoladon pli ol legomojn.
دوست داشتن
او شکلات را بیش از سبزیجات دوست دارد.

luigi
Li luigas sian domon.
اجاره دادن
او خانه خود را اجاره میدهد.
