لغت
زبان آدیغی – تمرین افعال

لمس کردن
کشاورز گیاهان خود را لمس میکند.

خوابیدن
آنها میخواهند بالاخره یک شب به خواب بروند.

اشتباه شدن
امروز همه چیز اشتباه میشود!

مخلوط کردن
تو میتوانی یک سالاد سالم با سبزیجات مخلوط کنی.

به خوبی دیدن
من با عینک جدیدم همه چیز را به خوبی میبینم.

شمردن
او سکهها را میشمارد.

ازدواج کردن
کودکان اجازه ازدواج ندارند.

گرفتن
او چند هدیه گرفت.

فهمیدن
من سرانجام وظیفه را فهمیدم!

گذشتن
قطار از کنار ما میگذرد.

ظاهر شدن
ناگهان یک ماهی بزرگ در آب ظاهر شد.
