لغت
زبان آدیغی – تمرین افعال

خروج کردن
لطفاً در خروجی بعدی خارج شوید.

متقاعد کردن
او اغلب باید دخترش را برای خوردن متقاعد کند.

پیشنهاد دادن
زن به دوستش چیزی پیشنهاد میدهد.

برگشتن
سگ اسباببازی را برمیگرداند.

ورزش کردن
ورزش کردن شما را جوان و سالم نگه میدارد.

کار کردن
موتورسیکلت خراب است؛ دیگر کار نمیکند.

پریدن بر
ورزشکار باید از مانع بپرد.

گفتن
او به من یک راز گفت.

بهروز کردن
امروزه باید دانش خود را بهطور مداوم بهروز کنید.

توافق کردن
آنها توافق کردند تا قرارداد را امضاء کنند.

پرتاب کردن
او توپ را به سبد پرت میکند.
