لغت
افریکانس – تمرین افعال

مردن
بسیاری از مردم در فیلمها میمیرند.

انجام دادن
شما باید آن کار را یک ساعت پیش انجام میدادید!

برگشتن
او برای روبرو شدن با ما برگشت.

بوسیدن
او نوزاد را میبوسد.

خرج کردن
او همه پول خود را خرج کرد.

مخلوط کردن
نقاش رنگها را مخلوط میکند.

نشان دادن
او آخرین مد را نشان میدهد.

پس گرفتن
دستگاه نقص دارد؛ فروشنده باید آن را پس بگیرد.

نمایش دادن
او دوست دارد پول خود را نمایش بدهد.

سخت یافتن
هر دوی آنها وداع گفتن را سخت مییابند.

بیرون کشیدن
پریز بیرون کشیده شده!
