لغت
افریکانس – تمرین افعال

ملاقات کردن
آنها اولین بار یکدیگر را در اینترنت ملاقات کردند.

رفتن
دریاچهای که اینجا بود به کجا رفت؟

برداشتن
او چیزی از یخچال بر میدارد.

دادن
پسر عمو چه چیزی را به دوست دخترش برای تولدش داد؟

هل دادن
پرستار بیمار را در ویلچر هل میدهد.

نظر دادن
او هر روز در مورد سیاست نظر میدهد.

استخدام کردن
متقاضی استخدام شد.

ورشکست شدن
تجارت احتمالاً به زودی ورشکست میشود.

برداشتن
صنعتگر کاشیهای قدیمی را برداشت.

دور کردن
یک قو بقیهی قوها را دور میزند.

تکمیل کردن
او هر روز مسیر دویدنش را تکمیل میکند.
