لغت
افریکانس – تمرین افعال

نزدیک شدن
حلزونها به یکدیگر نزدیک میشوند.

نظر دادن
او هر روز در مورد سیاست نظر میدهد.

انتظار کشیدن
ما هنوز باید یک ماه صبر کنیم.

فشار دادن
او دکمه را فشار میدهد.

شناختن
سگهای غریب میخواهند یکدیگر را بشناسند.

تولید کردن
ما عسل خود را تولید میکنیم.

فعال کردن
دود، زنگار را فعال کرد.

خرج کردن
ما باید پول زیادی برای تعمیرات خرج کنیم.

معرفی کردن
او دوست دختر جدیدش را به والدینش معرفی میکند.

بخشیدن
من بدهیهای او را میبخشم.

دور انداختن
او روی پوست موزی که دور انداخته شده است قدم میزند.
