لغت
افریکانس – تمرین افعال

همراهی کردن
دوست دخترم دوست دارد همراه من به خرید بیاید.

لذت بردن
او از زندگی لذت میبرد.

آوردن
سگ توپ را از آب میآورد.

دور انداختن
او روی پوست موزی که دور انداخته شده است قدم میزند.

پارک کردن
دوچرخهها در مقابل خانه پارک شدهاند.

توقف کردن
زن یک ماشین را متوقف میکند.

رمزگشایی کردن
او با یک ذرهبین کوچکترین چاپ را رمزگشایی میکند.

املاء کردن
کودکان در حال یادگیری املاء هستند.

دادن
پسر عمو چه چیزی را به دوست دخترش برای تولدش داد؟

گم شدن
کلید من امروز گم شده!

منتشر کردن
ناشر این مجلات را منتشر میکند.
