لغت

بلاروسی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/103992381.webp
پیدا کردن
او در خود را باز پیدا کرد.
cms/verbs-webp/31726420.webp
پیچیدن به
آنها به یکدیگر پیچیده‌اند.
cms/verbs-webp/108218979.webp
باید
او باید از اینجا پیاده شود.
cms/verbs-webp/120900153.webp
بیرون رفتن
بچه‌ها سرانجام می‌خواهند بیرون بروند.
cms/verbs-webp/54608740.webp
بیرون کشیدن
علف‌های هرز باید بیرون کشیده شوند.
cms/verbs-webp/69139027.webp
کمک کردن
آتش‌نشانان سریعاً کمک کردند.
cms/verbs-webp/132030267.webp
مصرف کردن
او یک قطعه کیک مصرف می‌کند.
cms/verbs-webp/8451970.webp
بحران کردن
همکاران مشکل را بحران می‌کنند.
cms/verbs-webp/68841225.webp
فهمیدن
من نمی‌توانم شما را بفهمم!
cms/verbs-webp/115267617.webp
جرات کردن
آن‌ها جرات پریدن از هواپیما را داشتند.
cms/verbs-webp/124458146.webp
سپردن
صاحب‌ها سگ‌هایشان را برای پیاده‌روی به من می‌سپارند.
cms/verbs-webp/90773403.webp
دنبال کردن
سگ من هنگام دویدن من را دنبال می‌کند.