لغت
بلاروسی – تمرین افعال

قبول کردن
نمیتوانم آن را تغییر دهم، باید آن را قبول کنم.

اعتماد کردن
ما همه به یکدیگر اعتماد داریم.

اتفاق افتادن
در خواب چیزهای عجیبی اتفاق میافتد.

برش زدن
باید شکلها را برش بزنید.

ضمانت کردن
بیمه در موارد تصادف محافظت را ضمانت میکند.

رقصیدن
آنها با عشق یک تانگو را میرقصند.

هل دادن
خودرو متوقف شد و باید هل داده شود.

وارد کردن
نباید چیزا به خانه بیاوریم.

آویختن
هر دو بر روی شاخ آویختهاند.

نقاشی کردن
من برای تو یک تابلوی زیبا نقاشی کردهام!

جمع کردن
کودک از مهدکودک جمع میشود.
