لغت
بلاروسی – تمرین افعال

آسان کردن
تعطیلات زندگی را آسانتر میکند.

نزدیک بودن
یک فاجعه نزدیک است.

گوش دادن
او به او گوش میدهد.

وارد کردن
نباید هرگز به ناشناختهها اجازه ورود دهید.

تولید کردن
ما عسل خود را تولید میکنیم.

بوسیدن
او نوزاد را میبوسد.

دور انداختن
او روی پوست موزی که دور انداخته شده است قدم میزند.

مصرف کردن
این دستگاه میزان مصرف ما را اندازهگیری میکند.

بحران کردن
همکاران مشکل را بحران میکنند.

ایستاده گذاشتن
امروز بسیاری مجبورند ماشینهای خود را ایستاده گذارند.

تولید کردن
میتوان با رباتها ارزانتر تولید کرد.
