لغت
بلاروسی – تمرین افعال

مناسب بودن
مسیر برای دوچرخهسواران مناسب نیست.

زایمان کردن
او به یک کودک سالم زایید.

ایستادن
کوهنوردی روی قله ایستاده است.

پرتاب کردن
او توپ را به سبد پرت میکند.

قطع کردن
کارگر درخت را قطع میکند.

انتخاب کردن
انتخاب کردن آن یکی درست سخت است.

طول کشیدن
طول کشید تا چمدان او بیاید.

نامزد شدن
آنها به طور مخفی نامزد شدهاند!

خواستن
او خیلی چیز میخواهد!

توصیف کردن
چطور میتوان رنگها را توصیف کرد؟

بیرون رفتن
بچهها سرانجام میخواهند بیرون بروند.
