لغت

بلغاری – تمرین افعال

cms/verbs-webp/1422019.webp
تکرار کردن
طوطی من می‌تواند نام من را تکرار کند.
cms/verbs-webp/113979110.webp
همراهی کردن
دوست دخترم دوست دارد همراه من به خرید بیاید.
cms/verbs-webp/90617583.webp
بالا آوردن
او بسته را به طرف پله‌ها می‌برد.
cms/verbs-webp/99167707.webp
مست شدن
او مست شد.
cms/verbs-webp/100011930.webp
گفتن
او به او یک راز می‌گوید.
cms/verbs-webp/84472893.webp
سوار شدن
بچه‌ها دوست دارند روی دوچرخه یا اسکوتر سوار شوند.
cms/verbs-webp/114231240.webp
دروغ گفتن
وقتی می‌خواهد چیزی بفروشد، اغلب دروغ می‌گوید.
cms/verbs-webp/113248427.webp
بردن
او تلاش می‌کند در شطرنج ببرد.
cms/verbs-webp/120368888.webp
گفتن
او به من یک راز گفت.
cms/verbs-webp/92612369.webp
پارک کردن
دوچرخه‌ها در مقابل خانه پارک شده‌اند.
cms/verbs-webp/85010406.webp
پریدن بر
ورزشکار باید از مانع بپرد.
cms/verbs-webp/99951744.webp
مظنون شدن
او مظنون است که دوست دختر او است.