لغت

بلغاری – تمرین افعال

cms/verbs-webp/90821181.webp
زدن
او در تنیس حریف خود را زد.
cms/verbs-webp/119493396.webp
ایجاد کردن
آنها با هم زیاد چیزی ایجاد کرده‌اند.
cms/verbs-webp/60395424.webp
پریدن
کودک با شادی دارد می‌پرد.
cms/verbs-webp/11579442.webp
پرتاب کردن به
آنها توپ را به یکدیگر پرت می‌کنند.
cms/verbs-webp/42988609.webp
گیر افتادن
او به طناب گیر افتاد.
cms/verbs-webp/100506087.webp
وصل کردن
گوشی خود را با یک کابل وصل کنید!
cms/verbs-webp/5161747.webp
برداشتن
بیل ماشین خاک را دارد می‌برد.
cms/verbs-webp/120259827.webp
انتقاد کردن
رئیس از کارمند انتقاد می‌کند.
cms/verbs-webp/118008920.webp
شروع کردن
مدرسه تازه برای بچه‌ها شروع شده است.
cms/verbs-webp/79201834.webp
وصل کردن
این پل دو محله را به هم وصل می‌کند.
cms/verbs-webp/124123076.webp
توافق کردن
آنها توافق کردند تا قرارداد را امضاء کنند.
cms/verbs-webp/54887804.webp
ضمانت کردن
بیمه در موارد تصادف محافظت را ضمانت می‌کند.