لغت

بلغاری – تمرین افعال

cms/verbs-webp/28581084.webp
آویخته شدن
یخ‌ها از سقف آویخته شده‌اند.
cms/verbs-webp/90539620.webp
گذشتن
گاهی وقت‌ها زمان به آرامی می‌گذرد.
cms/verbs-webp/123786066.webp
نوشیدن
او چای می‌نوشد.
cms/verbs-webp/123619164.webp
شنا کردن
او به طور منظم شنا می‌زند.
cms/verbs-webp/94796902.webp
بازگشتن
من نمی‌توانم راه بازگشت را پیدا کنم.
cms/verbs-webp/104907640.webp
جمع کردن
کودک از مهدکودک جمع می‌شود.
cms/verbs-webp/118549726.webp
بررسی کردن
دندانپزشک دندان‌ها را بررسی می‌کند.
cms/verbs-webp/86215362.webp
فرستادن
این شرکت کالاها را به سراسر جهان می‌فرستد.
cms/verbs-webp/116835795.webp
رسیدن
بسیاری از مردم در تعطیلات با ون رسیده‌اند.
cms/verbs-webp/115267617.webp
جرات کردن
آن‌ها جرات پریدن از هواپیما را داشتند.
cms/verbs-webp/99725221.webp
دروغ گفتن
گاهی اوقات در شرایط اضطراری باید دروغ گفت.
cms/verbs-webp/82095350.webp
هل دادن
پرستار بیمار را در ویلچر هل می‌دهد.