لغت

بنگالی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/90643537.webp
خواندن
کودکان یک ترانه می‌خوانند.
cms/verbs-webp/42988609.webp
گیر افتادن
او به طناب گیر افتاد.
cms/verbs-webp/106851532.webp
نگاه کردن
آنها به هم مدت طولانی نگاه کردند.
cms/verbs-webp/40946954.webp
مرتب کردن
او دوست دارد تمبرهای خود را مرتب کند.
cms/verbs-webp/47737573.webp
علاقه داشتن
فرزند ما به موسیقی بسیار علاقه دارد.
cms/verbs-webp/23257104.webp
هل دادن
آنها مرد را به آب هل می‌دهند.
cms/verbs-webp/92207564.webp
سوار شدن
آنها به تندی سوار می‌شوند.
cms/verbs-webp/88806077.webp
برخاستن
متاسفانه هواپیمای او بدون او برخاسته است.
cms/verbs-webp/63645950.webp
دویدن
او هر صبح روی ساحل می‌دود.
cms/verbs-webp/93221270.webp
گم شدن
من در راه گم شدم.
cms/verbs-webp/59066378.webp
توجه کردن
باید به علایم راهنمایی ترافیک توجه کرد.
cms/verbs-webp/36190839.webp
مبارزه کردن
اداره آتش‌نشانی آتش را از هوا مبارزه می‌کند.