لغت
بوسنیایی – تمرین افعال

معرفی کردن
او دوست دختر جدیدش را به والدینش معرفی میکند.

دارا بودن
ماهی، پنیر و شیر زیادی پروتئین دارند.

بار آوردن
کار دفتری به او زیاد بار میآورد.

برخاستن
هواپیما تازه برخاسته است.

خش خش کردن
برگها زیر پاهای من خش خش میکنند.

ظرف شستن
من دوست ندارم ظرفها را بشویم.

بیرون کشیدن
چگونه میخواهد این ماهی بزرگ را بیرون بکشد؟

پریدن
کودک با شادی دارد میپرد.

ایستادن
او دیگر نمیتواند به تنهایی بایستد.

فراموش کردن
او نمیخواهد گذشته را فراموش کند.

اخراج کردن
رئیس او را اخراج کرده است.
