لغت
بوسنیایی – تمرین افعال

تجدید کردن
نقاش میخواهد رنگ دیوار را تجدید کند.

فراخواندن
معلم دانشآموز را فرا میخواند.

مخلوط کردن
نقاش رنگها را مخلوط میکند.

خواندن
من بدون عینک نمیتوانم بخوانم.

چشیدن
سرآشپز سوپ را چشیده است.

محدود کردن
حصارها آزادی ما را محدود میکنند.

مدیریت کردن
در خانواده شما کی پول را مدیریت میکند؟

منتشر کردن
ناشر کتابهای زیادی را منتشر کرده است.

دیدن
یک دوست قدیمی او را میبیند.

باز کردن
گاوصندوق با کد رمز میتواند باز شود.

حرکت کردن
برادرزادهام حرکت میکند.
