لغت
بوسنیایی – تمرین افعال

توقف کردن
زن یک ماشین را متوقف میکند.

یادداشت کردن
او میخواهد ایده تجاری خود را یادداشت کند.

قبول کردن
بعضی از مردم نمیخواهند حقیقت را قبول کنند.

نفرت داشتن
این دو پسر از یکدیگر نفرت دارند.

با کسی حرف زدن
کسی باید با او حرف بزند؛ او خیلی تنها است.

دود کردن
گوشت برای نگهداری دود شده است.

دوست داشتن
کودک اسباببازی جدید را دوست دارد.

نابینا شدن
مردی با نشانها نابینا شده است.

توجه کردن
باید به علایم جاده توجه کرد.

مالیات زدن
شرکتها به روشهای مختلف مالیات زده میشوند.

ساختن
بچهها یک برج بلند میسازند.
