لغت
بوسنیایی – تمرین افعال

تجربه کردن
شما میتوانید از طریق کتابهای داستان های جادویی ماجراهای زیادی را تجربه کنید.

خداحافظی کردن
زن خداحافظی میکند.

خریدن
آنها میخواهند یک خانه بخرند.

نمایندگی کردن
وکلاء موکلان خود را در دادگاه نمایندگی میکنند.

بد زدن
همکلاسیها در مورد او بد میزنند.

توضیح دادن
او به او توضیح میدهد چگونه دستگاه کار میکند.

ذخیره کردن
بچههای من پول خودشان را ذخیره کردهاند.

فریاد زدن
اگر میخواهید شنیده شوید، باید پیام خود را به طور بلند فریاد بزنید.

پایان یافتن
مسیر اینجا پایان مییابد.

بردن
او تلاش میکند در شطرنج ببرد.

نگه داشتن
من پولم را در میز کنار تخت نگه میدارم.
