لغت
بوسنیایی – تمرین افعال

متوجه شدن
پسر من همیشه همه چیز را متوجه میشود.

دراز کشیدن
قلعه در آنجا است - دقیقاً مقابل است!

حذف کردن
چگونه میتوان لک وین زرد را حذف کرد؟

نظارت کردن
همه چیز در اینجا توسط دوربینها نظارت میشود.

نگه داشتن
من پولم را در میز کنار تخت نگه میدارم.

خش خش کردن
برگها زیر پاهای من خش خش میکنند.

آسان بودن
سواری بر موج برای او آسان است.

اجاره گرفتن
او یک ماشین اجاره گرفت.

دعا کردن
او به آرامی دعا میکند.

گم شدن
آسان است در جنگل گم شوید.

باور کردن
بسیاری از مردم به خدا باور دارند.
