لغت
کاتالان – تمرین افعال

بالا رفتن
او بالا پلهها میرود.

تمیز کردن
او آشپزخانه را تمیز میکند.

آغوش کردن
او پدر پیر خود را در آغوش میگیرد.

بالا آمدن
او دارد از پلهها بالا میآید.

اخراج کردن
رئیس من مرا اخراج کرده است.

فرار کردن
پسرم میخواست از خانه فرار کند.

زنگ زدن
دختر دارد به دوستش زنگ میزند.

سوزاندن
یک آتش در شومینه میسوزد.

بیرون کشیدن
چگونه میخواهد این ماهی بزرگ را بیرون بکشد؟

آویخته شدن
گهواره از سقف آویخته شده است.

باز کردن
کودک هدیهاش را باز میکند.
