لغت
کاتالان – تمرین افعال

تمیز کردن
او آشپزخانه را تمیز میکند.

لذت بردن
او از زندگی لذت میبرد.

هیجان زدن
منظره او را هیجان زده کرد.

جرات کردن
من جرات پریدن به آب را ندارم.

صدا کردن
معلم من اغلب به من صدا میزند.

انجام دادن
هیچ چیزی در مورد آسیب قابل انجام نبود.

آموزش دادن
او جغرافیا میآموزد.

افزایش دادن
جمعیت به طور قابل توجهی افزایش یافته است.

نگاه کردن
او از دوربین نگاه میکند.

خواندن
من بدون عینک نمیتوانم بخوانم.

گم شدن
من در راه گم شدم.
