لغت
دانمارکی – تمرین افعال

با کسی حرف زدن
کسی باید با او حرف بزند؛ او خیلی تنها است.

برگشتن
پدر از جنگ برگشته است.

فرستادن
من به شما یک نامه میفرستم.

برداشت کردن
ما مقدار زیادی میوه مرکبات برداشت کردیم.

خواستن ترک کردن
او میخواهد هتل خود را ترک کند.

باریدن
امروز بسیار برف باریده است.

تعیین کردن
تاریخ در حال تعیین شدن است.

اجازه دادن
او برای بادکنک خود اجازه پرواز میدهد.

خوردن
من سیب را خوردهام.

کار کردن
او بهتر از مردی کار میکند.

بخشیدن
من بدهیهای او را میبخشم.
