لغت
دانمارکی – تمرین افعال

ایستاده گذاشتن
امروز بسیاری مجبورند ماشینهای خود را ایستاده گذارند.

تایید کردن
ما با کمال میل ایده شما را تایید میکنیم.

به سمت دویدن
دختر به سمت مادرش میدود.

گفتن
او به من یک راز گفت.

لمس کردن
کشاورز گیاهان خود را لمس میکند.

نقاشی کردن
من برای تو یک تابلوی زیبا نقاشی کردهام!

دویدن
ورزشکار دو میزند.

دریافت کردن
او افزایش حقوق از رئیس خود دریافت کرد.

وارد کردن
نباید روغن را در زمین وارد کرد.

پیچیدن به
آنها به یکدیگر پیچیدهاند.

پوشاندن
او موهای خود را میپوشاند.
