لغت
دانمارکی – تمرین افعال

تأیید کردن
او توانست خبر خوب را به شوهرش تأیید کند.

اتفاق افتادن
یک تصادف در اینجا رخ داده است.

برداشتن
صنعتگر کاشیهای قدیمی را برداشت.

برگشتن
او نمیتواند به تنهایی برگردد.

مخلوط کردن
نقاش رنگها را مخلوط میکند.

کار کردن
موتورسیکلت خراب است؛ دیگر کار نمیکند.

شنیدن
من نمیتوانم شما را بشنوم!

کم کار کردن
ساعت چند دقیقه کم کار میکند.

رها کردن
آیا پناهندگان باید در مرزها رها شوند؟

سخنرانی کردن
سیاستمدار در مقابل بسیاری از دانشآموزان سخنرانی میکند.

بررسی کردن
دندانپزشک دندانها را بررسی میکند.
