لغت

دانمارکی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/120452848.webp
دانستن
او زیادی از کتاب‌ها را تقریباً حفظ می‌داند.
cms/verbs-webp/53646818.webp
وارد کردن
برف داشت می‌بارید و ما آنها را وارد کردیم.
cms/verbs-webp/119302514.webp
زنگ زدن
دختر دارد به دوستش زنگ می‌زند.
cms/verbs-webp/102447745.webp
لغو کردن
متأسفانه او جلسه را لغو کرد.
cms/verbs-webp/85623875.webp
مطالعه کردن
زنان زیادی در دانشگاه من مطالعه می‌کنند.
cms/verbs-webp/99769691.webp
گذشتن
قطار از کنار ما می‌گذرد.
cms/verbs-webp/91254822.webp
چیدن
او یک سیب چید.
cms/verbs-webp/63868016.webp
برگشتن
سگ اسباب‌بازی را برمی‌گرداند.
cms/verbs-webp/31726420.webp
پیچیدن به
آنها به یکدیگر پیچیده‌اند.
cms/verbs-webp/87153988.webp
تبلیغ کردن
ما باید گزینه‌های جایگزین برای ترافیک خودرو تبلیغ کنیم.
cms/verbs-webp/128644230.webp
تجدید کردن
نقاش می‌خواهد رنگ دیوار را تجدید کند.
cms/verbs-webp/102728673.webp
بالا رفتن
او بالا پله‌ها می‌رود.