لغت
دانمارکی – تمرین افعال

دانستن
او زیادی از کتابها را تقریباً حفظ میداند.

وارد کردن
برف داشت میبارید و ما آنها را وارد کردیم.

زنگ زدن
دختر دارد به دوستش زنگ میزند.

لغو کردن
متأسفانه او جلسه را لغو کرد.

مطالعه کردن
زنان زیادی در دانشگاه من مطالعه میکنند.

گذشتن
قطار از کنار ما میگذرد.

چیدن
او یک سیب چید.

برگشتن
سگ اسباببازی را برمیگرداند.

پیچیدن به
آنها به یکدیگر پیچیدهاند.

تبلیغ کردن
ما باید گزینههای جایگزین برای ترافیک خودرو تبلیغ کنیم.

تجدید کردن
نقاش میخواهد رنگ دیوار را تجدید کند.
