لغت
دانمارکی – تمرین افعال

نجات دادن
پزشکان موفق شدند زندگی او را نجات دهند.

دیدن
یک دوست قدیمی او را میبیند.

به خوبی دیدن
من با عینک جدیدم همه چیز را به خوبی میبینم.

املاء کردن
کودکان در حال یادگیری املاء هستند.

نابینا شدن
مردی با نشانها نابینا شده است.

نابود کردن
فایلها کاملاً نابود خواهند شد.
