لغت
انگلیسی (US) – تمرین افعال

نزدیک شدن
حلزونها به یکدیگر نزدیک میشوند.

اجازه دادن
پدر به او اجازه استفاده از کامپیوتر خود را نداد.

کاوش کردن
فضانوردان میخواهند فضای بیرونی را کاوش کنند.

گوش دادن
کودکان دوست دارند به داستانهای او گوش دهند.

بیرون رفتن
او از ماشین بیرون میآید.

نقاشی کردن
میخواهم آپارتمانم را نقاشی کنم.

شروع شدن
با ازدواج، زندگی جدیدی شروع میشود.

حرکت کردن
برادرزادهام حرکت میکند.

زدن
دوچرخهسوار زده شد.

یادداشت زدن
دانشآموزان هر چیزی که استاد میگوید را یادداشت میزنند.

نگه داشتن
من پولم را در میز کنار تخت نگه میدارم.
