لغت
انگلیسی (US) – تمرین افعال

آموزش دادن
سگ توسط او آموزش داده شده است.

لمس کردن
کشاورز گیاهان خود را لمس میکند.

راندن از میان
اتومبیل از میان یک درخت میگذرد.

یادآوری کردن
رایانه به من قرارهایم را یادآوری میکند.

دانستن
او زیادی از کتابها را تقریباً حفظ میداند.

خواندن
من بدون عینک نمیتوانم بخوانم.

شروع کردن
مدرسه تازه برای بچهها شروع شده است.

تکمیل کردن
او هر روز مسیر دویدنش را تکمیل میکند.

ذخیره کردن
دختر در حال ذخیره کردن پول جیبی خود است.

مصرف کردن
این دستگاه میزان مصرف ما را اندازهگیری میکند.

پارک کردن
دوچرخهها در مقابل خانه پارک شدهاند.
