لغت
انگلیسی (UK) – تمرین افعال

دیدن
یک دوست قدیمی او را میبیند.

بلند کردن
مادر نوزاد خود را بلند میکند.

سر زدن
پزشکها هر روز به بیمار سر میزنند.

سفر کردن در
من در سراسر جهان زیاد سفر کردهام.

وارد کردن
من قرار را در تقویم خود وارد کردهام.

آویخته شدن
گهواره از سقف آویخته شده است.

محدود کردن
آیا باید تجارت را محدود کرد؟

آسان بودن
سواری بر موج برای او آسان است.

رای دادن
رایدهندگان امروز راجع به آیندهشان رای میدهند.

انجام دادن
هیچ چیزی در مورد آسیب قابل انجام نبود.

نام بردن
چند کشور میتوانی نام ببری؟
