لغت
انگلیسی (UK) – تمرین افعال

مبارزه کردن
ورزشکاران با یکدیگر مبارزه میکنند.

خرج کردن
او همه پول خود را خرج کرد.

مخلوط کردن
نقاش رنگها را مخلوط میکند.

نمایش دادن
او دوست دارد پول خود را نمایش بدهد.

همراهی کردن
سگ با آنها همراهی میکند.

پیشنهاد دادن
تو به من برای ماهیام چه پیشنهاد میدهی؟

نشستن
او در غروب آفتاب کنار دریا مینشیند.

در اختیار داشتن
کودکان فقط پول جیبی را در اختیار دارند.

ادامه دادن
کاروان سفر خود را ادامه میدهد.

ذخیره کردن
دختر در حال ذخیره کردن پول جیبی خود است.

برداشتن
او چیزی از یخچال بر میدارد.
