لغت
انگلیسی (UK) – تمرین افعال

بار آوردن
کار دفتری به او زیاد بار میآورد.

باید
او باید از اینجا پیاده شود.

جستجو کردن
آنچه را نمیدانی، باید جستجو کنی.

انتظار کشیدن
ما هنوز باید یک ماه صبر کنیم.

توافق کردن
همسایهها نتوانستند در مورد رنگ توافق کنند.

متوجه شدن
او کسی را در بیرون متوجه میشود.

زخمی کردن
او میخ را از دست داد و خودش را زخمی کرد.

تصور کردن
او هر روز چیزی جدید تصور میکند.

نشان دادن
او آخرین مد را نشان میدهد.

نقاشی کردن
او دستهای خود را نقاشی کرده است.

ترک کردن
بسیاری از انگلیسیها میخواستند از اتحادیه اروپا خارج شوند.
