لغت
انگلیسی (UK) – تمرین افعال

دور زدن
آنها دور درخت میروند.

صدا دادن
صدای او فوقالعاده است.

انجام دادن
هیچ چیزی در مورد آسیب قابل انجام نبود.

متوجه شدن
او کسی را در بیرون متوجه میشود.

بلند کردن
کانتینر با یک دارو بلند میشود.

استخدام کردن
شرکت میخواهد مردم بیشتری را استخدام کند.

احساس کردن
او نوزاد در شکم خود را احساس میکند.

راندن
گلهداران با اسبها گاوها را میرانند.

بازگشتن
من نمیتوانم راه بازگشت را پیدا کنم.

انتظار کشیدن
ما هنوز باید یک ماه صبر کنیم.

پرتاب کردن به
آنها توپ را به یکدیگر پرت میکنند.
