لغت
اسپرانتو – تمرین افعال

متقاعد کردن
او اغلب باید دخترش را برای خوردن متقاعد کند.

آشنا بودن
او با برق آشنا نیست.

آسیب دیدن
در تصادف، دو ماشین آسیب دیدند.

اشتباه شدن
امروز همه چیز اشتباه میشود!

اجازه دادن
پدر به او اجازه استفاده از کامپیوتر خود را نداد.

اتفاق افتادن
در خواب چیزهای عجیبی اتفاق میافتد.

گیر افتادن
چرخ در گل گیر کرد.

دوست داشتن
او شکلات را بیش از سبزیجات دوست دارد.

ول کردن
شما نباید گریپ را ول کنید!

فراهم کردن
صندلیهای ساحلی برای تعطیلاتگردان فراهم شده است.

احساس کردن
او نوزاد در شکم خود را احساس میکند.
